زنگ زدند ..
تصویر زنی بود که قیافه اش مثل همه ی تکراری ها بود .. خسته ..
من می دانستم چه می خواهد بگوید: میشه دم عیدی یه کمکی .................................
حوصله نداشتم .. مطمئن بودم که زندگیش مرتب است .. حتی اگر بچه ای را با صورتی کثیف و پایی برهنه .. به دوش بکشد ..........
مطمئن بودم .........
آنقدر که توی ذهنم این سوال و جواب تکراری را تکرار کردم و توی ذهنم پاسخ دادم:باز نمیکنم!
چه بدشانس بودم که فقط چند ثانیه ی بعد چشمم به سبد آشغال داخل کوچه افتاد............
دستی مثل دست های تکراری دیگر ..... می کاوید ................................
سلام
می بینم که انسان دوستیت به درد اومده!!!
خیلی خودتو ناراحت نکن...توزیع نا عادلانه ی ثروت از ابتدای خلقت وجود داشته.
چی می شه اگه ما آدما قضاوت رو کنار بذاریم.تو یه کتابی میخوندم : ما حق قضاوت کردن در مورد خودمون رو هم نداریم چه برسه به دیگران.
من در این جور مواقع که توصیفش رو خیلی قشنگ نوشتی قضاوتی نمیکنم که حالا طرف وضعش چه طوره فکر نمیکنم اون مقدار کمکی که بهش میکنیم ضرر به جائی برسونه.آدم باید عشق بورزه اصلا برای همین خلق شدیم و نباید عشق ورزیدنمون همراه با چشمداشت باشه منتظر جوابه محبتت نباش اگه از اون شخص محبت ندیدی مطمئن باش از خالقش میبینی اونقدر بیشتر که توی تصورت نمیگنجه.
ببخشید طولانی شد.
بگذار اهمیت در نگاه تو باشد نه در آن چیز که بدان می نگری
سلام
انگار همه دارند بهت پند میدن و نصیحتت میکنن!!!
سلام دوست
تو سال 89 دنیا را برایت شاد شاد و شادی را برایت دنیا دنیا آرزومندم
ایندفعه که مطلب رو خوندم به یه نکته ظریف پی بردم که دفعه قبل مشهود نبود
آیفونتون تصویریههههههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟
خوش به حالتون یعنی الان تو داری منو میبینی؟
سلام از پیوندای دوستان اتفاقی وارد وب شما شدم
جالب بود متنتون ولی خودتو ناراحت نکن این جور اتفاقا واسه همه میافته